روبان آبی ،تقدیم به همه عزیزانم
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان faghat azadi و آدرس rahi.shahi123.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 78
بازدید کل : 3274
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 105
تعداد آنلاین : 1



*a girl*
welcome my friends




آموزگارى تصمیم گرفت که از دانش‌آموزان کلاسش به شیوه جالبى قدردانى کند. او دانش‌آموزان را یکى‌یکى به جلوى کلاس می‌آورد و چگونگى اثرگذارى آن‌ها بر خودش را بازگو می‌کرد. آن گاه به سینه هر یک از آنان روبانى آبى رنگ می‌زد که روى آن با حروف طلایى نوشته شده بود: "من آدم تاثیرگذارى هستم"

سپس آموزگار تصمیم گرفت که پروژه‌اى براى کلاس تعریف کند تا ببیند این کار از لحاظ پذیرش اجتماعى چه اثرى خواهد داشت. آموزگار به هر دانش‌آموز سه روبان آبى اضافى داد و از آن‌ها خواست که در بیرون از مدرسه همین مراسم قدردانى را گسترش داده و نتایج کار را دنبال کنند و ببینند چه کسى از چه کسى قدردانى کرده است و پس از یک هفته گزارش کارشان را به کلاس ارائه نمایند.

یکى از بچه‌ها به سراغ یکى از مدیران جوان شرکتى که در نزدیکى مدرسه بود رفت و از او به خاطر کمکى که در برنامه‌ریزى شغلى به وى کرده بود قدردانى کرد و یکى از روبان‌هاى آبى را به پیراهنش زد.
و دو روبان دیگر را به او داد و گفت: ما در حال انجام یک پروژه هستیم و از شما خواهش می‌کنم از اتاقتان بیرون بروید، کسى را پیدا کنید و از او با نصب روبان آبى به سینه‌اش قدردانى کنید.

مدیر جوان چند ساعت بعد به دفتر رئیسش که به بدرفتارى با کارمندان زیردستش شهرت داشت رفت و به او گفت که صمیمانه او رابه خاطر نبوغ کاری‌اش تحسین می‌کند.

رییس ابتدا خیلى متعجب شد آن گاه مدیر جوان از او اجازه گرفت که اگر روبان آبى را می‌پذیرد به او اجازه دهد تا آن را بر روى سینه‌اش بچسباند.
رییس گفت: البته که می‌پذیرم. مدیر جوان یکى از روبان‌هاى آبى را روى یقه کت رئیسش، درست بالاى قلب او، چسباند و سپس آخرین روبان را به او داد و گفت:
لطفاً این روبان اضافى را بگیرید و به همین ترتیب از فرد دیگرى قدردانى کنید.
مدیر جوان به رئیسش گفت پسر جوانى که این روبان آبى را به من داد گفت که در حال انجام یک پروژه درسى است و آن‌ها می‌خواهند این مراسم روبان زنى را گسترش دهند و ببینند چه اثرى روى مردم می‌گذارد ...

آن شب، رئیس شرکت به خانه آمد و در کنار پسر ١
۴ ساله‌اش نشست و به او گفت:
امروز یک اتفاق باور نکردنى براى من افتاد. من در دفترم بودم که یکى از کارمندانم وارد شد و به من گفت که مرا تحسین می‌کند و به خاطر نبوغ کاری‌ام، روبانى آبى به من داد. می‌توانى تصور کنی؟ او فکر می‌کند که من یک نابغه هستم! او سپس آن روبان آبى را به سینه‌ام چسباند که روى آن نوشته شده بود: "من آدم تاثیرگذارى هستم"

سپس ادامه داد: او به من یک روبان اضافى هم داد و از من خواست به وسیله آن از کس دیگرى قدردانى کنم.
هنگامى که داشتم به سمت خانه می‌آمدم، به این فکر می‌کردم که این روبان را به چه کسى بدهم و به فکر تو افتادم. من می‌خواهم از تو قدردانى کنم.

مشغله کارى من بسیار زیاد است و وقتى شب‌ها به خانه می‌آیم توجه زیادى به تو نمی‌کنم. من به خاطر نمرات درسی‌ات که زیاد خوب نیستند و به خاطر اتاق خوابت که همیشه نامرتب و کثیف است، سر تو فریاد می‌کشم. امّا امشب، می‌خواهم کنارت بنشینم و به تو بگویم که چقدر برایم عزیزى و مى‌خواهم بدانى که تو بر روى زندگى من تاثیرگذار بوده‌اى. تو در کنار مادرت، مهم‌ترین افراد در زندگى من هستید. تو فرزند خیلى خوبى هستى و من دوستت دارم ...

آن گاه روبان آبى را به پسرش داد. پسر که کاملاً شگفت زده شده بود به گریه افتاد. نمی‌توانست جلوى گریه‌اش را بگیرد. تمام بدنش می‌لرزید. او به پدرش نگاه کرد و با صداى لرزان گفت:
پدر، امشب قبل از این که به خانه بیایى، من در اتاقم نشسته بودم و نامه‌اى براى تو و مامان نوشتم و برایتان توضیح دادم که چرا به زندگیم خاتمه دادم و از شما خواستم مرا ببخشید!


من می‌خواستم امشب پس از آن که شما خوابیدید، خودکشى کنم. من اصلاً فکر نمی‌کردم که وجود من برایتان اهمیتى داشته باشد. نامه‌ام بالا در اتاقم است! پدرش با تعجب و پریشانی زیاد از پله‌ها بالا رفت و نامه پرسوز و گداز پسرش را پیدا کرد ...

صبح روز بعد که رئیس به اداره آمد، آدم دیگرى شده بود. او دیگر سر کارمندان غر نمی‌زد و طورى رفتار می‌کرد که همه کارمندان بفهمند که چقدر بر روى او تاثیرگذار بوده‌اند.


مدیر جوان به بسیارى از نوجوانان دیگر در برنامه‌ریزى شغلى کمک کرد ...
یکى از آن‌ها پسر رئیسش بود و همیشه به آن‌ها می‌گفت که آن‌ها در زندگى او تاثیرگذار بوده‌اند. و به علاوه، بچه‌هاى کلاس، درس با ارزشى آموختند که :
"انسان در هر شرایط و وضعیتى می‌تواند تاثیرگذار باشد"


یادتان نرود که روبان آبی را از طریق ایمیل هم می‌توان فرستاد!

من این روبان آبی را همراه با این روایت زیبا به شما دوستان و تمام کسانی که به نوعی روی زندگیم تاثیر گذاشتند و با تشویق و ترغیب، و ایجاد روحیه ی مثبت که الهام گرفته از لطف، مهربانی و درک نیک اندیشانه ی آنها بوده و بزرگترین درس های زندگی را به من داده اند تقدیم می کنم. پیشنهاد می کنم شما هم همین کار رو انجام بدید. مسلما شما هم انسان تاثیرگذارى هستید ...

نظرات شما عزیزان:

ویشی
ساعت11:20---25 مهر 1389
rasti yadam raft begam!on golha chand roz dige mimirand!!!!!!chon zemeston dare mirese dige va age onjori az bein beran heif mishan dige!pas che behtar ke taghdim dost golam beshe!



ویشی
ساعت11:09---25 مهر 1389
rahiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii salam

آپلود شد,آپلووووووووووووووووووود شد!

بیا وردار ببر حالشو ببر!تقدیم به تو

چند تا عکس هم ازش برات آپ کردم!



دوست دارم زیاد! منو نبری از یاد!(هه!!!!!)


ویشی
ساعت10:22---25 مهر 1389
دررررررررررررررررررررررود بر تو



خوبی؟الان دارم واست کانورتشون می کنم بعد می خوام فشردشون کنم.

شما هم در لیست بهترین دوستان من هستید!البته من یکی بیشتر دوست جون جونی ندارم ولی شما هم بهش اضافه شدین.یه دوست پسر یه دوست دختر!چه باحال!



راستی متالیکا هم دوست داشتی آره؟

الان دارم یکیش رو گوش میدم! اونم برات واسه دانلود آپلود میکنم.

دوست دارم و بدرود


hamid
ساعت20:47---24 مهر 1389
salam.kheyli mamnoon az inke bem sar mizanid.in rooza saram kheyli shoolooghe akhe daram vase koonkoor mikhoonam.vali ghol midam kheli zood webo ap konam.rasti mamnoon az inke az 2 robane abi ke dashti 1doonasho be man dadi.

hamid
ساعت20:45---24 مهر 1389
salam.kheyli mamnoon az inke bem sar mizanid.in rooza saram kheyli shoolooghe akhe daram vase koonkoor mikhoonam.vali ghol midam kheli zood webo ap konam.rasti mamnoon az inke az 2 robane abi ke dashti 1doonasho be man dadi.

ویشی
ساعت20:23---24 مهر 1389
راستی خیلی باحال شده وبت!
نگفتی از کجا اینجوری کردیش! از lozblog?


رامسینا
ساعت19:46---24 مهر 1389
عالی بود . مثل همیشه .
موفق باشی


arash
ساعت17:41---24 مهر 1389
salam khubi..bah bah khonaom che ah kardin..mofagh bashe...

نگين
ساعت17:23---24 مهر 1389
شلامممممممممممممم!!!!!!!: *

باران
ساعت16:06---24 مهر 1389
نميخوام ..........شما ها دل منو شكونديد...

ashegh khamosh
ساعت9:09---24 مهر 1389
salam dost jonam.khafan tooooooooop bood.

ashegh khamosh
ساعت9:08---24 مهر 1389
salam dost jonam.khafan tooooooooop bood.

alireza
ساعت7:55---24 مهر 1389
سلام
مر30 از حضور پرمهرتون
آپت عاليه مثه هميشه
مانا و شاد زي

,•’``’•,•’``’•,
.’•,`’•,*,•’`,•’
....`’•,,•’`
___________________--------
_________________.-'.....&.....'-.
________________\.................../
_______________:.....o.....o........; خیلی قشنگ بوود
______________(.........(_............)
_______________:.....................:
________________/......__........\
_________________`-._____.-'...
___________________\`"""`'/
__________________\......,...../
_________________\_|\/\/\/..__/
________________(___|\/\/\//.___)
__________________|_______| موفـــــــــــق باشی
___________________)_ |_ (__
________________(_____|_____)
,•’``’•,•’``’•,
.’•,`’•,*,•’`,•’
....`’•,0,•’


alireza
ساعت7:54---24 مهر 1389
_______________________$$_________$$$
_____________________$$$$_______$$$___$$$$$
____________________$$$$$$_____$$$___$$$$$$$
___________________$$$_$$$$___$$$__$$$$ $
___________________$____$$$$_$$$$_$$$
_______________________$$$$$$$$$$$$$$
_____________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
___________________$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$
..____________@ __$$____$$$$_$$$_$$$__$$$$$
_________€€€€€€€€$____$$$$___$$__$$$$___ $$$
______€€€€€€€€€€€€€€__$$$___ __$$___$$$____$$
____€€€€€€€€€€€€€€€€€


alireza
ساعت7:54---24 مهر 1389
_________קקקק×
______ק×_________ק×
____ק×______))______ק×
__ק×_______((________ק×
__ק×________()_________ק×
_ק×________(,,,)_________ק×
_ק×_______,",|,",_________ק×
__ק×_____[_____]______ק×
___ק×___[_______]___ק×
_____ק×_[_______]_ק×
___$$$$$$$$______$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
______$$$$$$$$$$$$$$$$$
________$$$$$$$$$$$$$
___________$$$$$$$
_____________$$$
______________$


alireza
ساعت7:53---24 مهر 1389
__█████____████
___████__████_███
__███____████__███
__███_███___██__██
__███__███████___███
___███_████████_████
███_██_███████__████
_███_____████__████
__██████_____█████
___███████__█████
______████ _██
______________██
_______________█
_████_________█
__█████_______█
___████________█
____█████______█
_________█______█
_____███_█_█__█
____█████__█_█
___██████___█_____█████
____████____█___███_█████
_____██____█__██____██████
______█___█_██_______████
_________███__________██
_________██____________█
_________█
________█
________█
_______█


رویا
ساعت22:16---23 مهر 1389
عالی بود عزیزم مثل همیشه

vahid
ساعت19:44---23 مهر 1389
سلام بابا وب جدید مبارکه چرا خبر ندادی
از این که اومدی خوشحال شدم داستانتم زیادی قشنگه همشو خوندم


ویشی
ساعت18:38---23 مهر 1389
یادم رفت بگم این فایل 25.7 مگابایته با کیفیت بالا اگه میخوای بگو کم حجمش کنم واست چون دانلودش کردم آهنگ:
Adam_and_kris_and_queen_we_are
چه اسم بلندددددددددددددددددددددی!
خبرم کن خوشگله!
بدرود * * * *********************************************** واااااای منم عاشق آدام لامبرتم .تو از کجا میدونی من ازش خوشم میاد ؟ اتفاقا عکسش تصویر زمینه گوشیمه . آره میخوام .لطفا حجمش رو کم کن


ویشی
ساعت18:30---23 مهر 1389
درود

ببین من الان دارم یه کلیپ از ادام لامبر دانلود می کنم.واسه پسر عمه ام دارم دانلود میکنم!میگه خواهش می کنم هر چی ازش داری واسه دانلود قرار بده من عاشقشم!(پسر عمه ام گفت نه من ! من عاشقش نیستم) بهم جواب بده

دوست دارم زیاد منو نبری از یاد
اما آدرس کلیپ:
http://dc141.4shared.com/download/spyDFNC2/Adam_and_Kris _and_Queen-We_Are.avi?tsid=20101015-104412-6aefb309
بدرود


بازیگر صحنه یکتا
ساعت18:21---23 مهر 1389
سلام



متشکرم از اینکه خبرم کردی جالب بود



آپ کردی خبرم کن

مر30



به امید دیدار


nazanin
ساعت17:52---23 مهر 1389


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







23 / 7برچسب:, :: 5:32 PM ::  نويسنده : rahi